عشق

خواهم کشت دل را ....
از چه باید بگذرم ؟
از تو ؟
سراسر باده ی عشقم
سرا پا ساغرم از تو
شهامت می کنم
اما
نه در ترکت عزیز دل
نمی گردد دمی حتی
جدایی
باورم از تو ......

[+] نوشته شده توسط سپهر صادقی در 2:21 | |

عشق

هرچه بیشتر انسان ها را می شناسم، سگ ها را بیشتر ستایش می کنم . ایوان شفر

[+] نوشته شده توسط سپهر صادقی در 2:17 | |

عشق

هر وقت تو را به یاد آوردم
گیتارم را برداشتم و
همان آهنگی را نواختم
که تو دوست می داشتی
نواختم و گریه کردم اما آرامش یافتم...

[+] نوشته شده توسط سپهر صادقی در 2:15 | |

عشق

ای دل نگفتمت که طمع بر کن از لبش

هر چند بی نمک نبود لذت کباب

ایدل نگفتمت که سر از سنبلش مپیچ

کافتی از آن کمند چو خواجو در اضطراب

[+] نوشته شده توسط سپهر صادقی در 2:13 | |

love

ای اشک دوباره در دلم درد شدی

تا دیده ی من رسیدی و سرد شدی
از کودکی ام هر آنزمان خواستمت

گفتند دگر گریه نکن مرد شدی

[+] نوشته شده توسط سپهر صادقی در 2:12 | |

تنها

[+] نوشته شده توسط سپهر صادقی در 2:12 | |

عشق

در راه تو بی اراده رفتن خوب است

در چشم تو بی افاده رفتن خوب است
جایی که همه فکر سواری هستند

دنبال دلم پیاده رفتن خوب است

[+] نوشته شده توسط سپهر صادقی در 2:10 | |

تنها

پاییز شدم تا تو بهارم بشوی

پرونده ی سبز روزگارم بشوی
ای عشق چرا مثل دلم زرد شدی؟

من صبر نکردم که دچارم بشوی

[+] نوشته شده توسط سپهر صادقی در 2:10 | |

love

[+] نوشته شده توسط سپهر صادقی در 2:10 | |

عشق

چشمانم در آسمان

به جستجوی آخرین ستاره ی شب است

و می روم به اوج ، کنار او

ستاره ای که در سپهر آرزو

یگانه تقدیر من است

[+] نوشته شده توسط سپهر صادقی در 2:8 | |